او را در آنجا به عنوان رهبر فعالان سیاسی چپگرا میشناسند. او اکنون روزها را در دفتری تاریک و نمور در مانیل، پایتخت فیلیپین سرگرم کار است و شبها را هم از ترس این که قتلهای زنجیرهای فعالان سیاسی در فیلیپین روزی دامنگیر او شود، در همین مکان سر میکند.
فاکونلا که از رهبران اتحادیه کشاورزان فیلیپین است، میگوید: دو سال است که به خانه نرفتهام. در آن منطقه من هدف شماره یک در فهرست ترور خواهم بود. وی میافزاید: ما فکر میکنیم ارتش در پس این کشتارها است.
او تنها کسی نیست که چنین دیدگاهی دارد. از سال 2001 و زمانی که گلوریا آرویو، رئیس جمهور فیلیپین قدرت را با حمایت ارتش این کشور در دست گرفته صدها تن از فعالان سیاسی چپگرا، اعضای اتحادیههای کارگری، اعضای گروههای حامی حقوق بشر و روحانیون مذهبی به قتل رسیدهاند.
این روند موجب شگلگیری این دیدگاه در مردم شده که برنامهای سیستماتیک و هدفمند در سطح ملی برای خاموش کردن صداهایی که به وضعیت موجود در فیلیپین اعتراض دارند، در دست اجراست.
کمیسیونی دولتی به ریاست خوزه ملو، رئیس بازنشسته دیوان عالی فیلیپین روز پنجشنبه گذشته و پس از انتظاری طولانی گزارشی را پیرامون قتلهای سالهای اخیر منتشر کرد که در آن بخش اعظم مسئولیت این قتلها متوجه ارتش شده است.
این گزارش یک روز پس از آن که فیلیپه آلستون، فرستاده ویژه سازمان ملل متحد برای بررسی اوضاع فیلیپین اعلام کرد ارتش هر گونه مداخله در قتلهای سیاسی سالهای اخیر را رد میکند، منتشر شد.
آنچه آلستون که استاد حقوق دانشگاه نیویورک است، گفت تلویحاً به معنای تایید دست داشتن ارتش در این قتلها بود اگرچه او تاکید دارد نمیتوان فعالیت جوخههای اعدام را که عامل انجام این قتلها هستند به دولت آرویو ربط داد. او در پایان سفر دهروزهاش به فیلیپین گفت: تصور نمیکنم که خطمشی در سطوح عالی دولتی برای سازماندهی این قتلها وجود داشته باشد.
کمیسیون ملو در گزارش خود این گونه استنتاج کرده که برخی عناصر در داخل ارتش عملکرد فراقانونی داشتهاند و خواستار بررسی چگونگی فعالیت سلسله مراتب فرماندهی ارشد ارتش از سوی نهادی مستقل و غیردولتی شده است. ارتش خیلی زود به این گزارش واکنش نشان داد و استنتاجهای آن را غیرعادلانه، هدفمند و عاری از اتهامات قابل استناد و اثباتشدنی دانست.
آرویو خواستار تشکیل دادگاههایی ویژه برای رسیدگی به پروندههایی شده که امکان دستهبندی آنها در زمره قتلهای هدفمند وجود دارد اما پایان دادن به فرهنگ احتراز از پاسخگویی در ارتش به ویژه با توجه به سیطره نظامیان بر نهادهای سیاسی در فیلیپین کار چندان سادهای نیست.
ارتش فیلیپین پس از حوادث یازدهم سپتامبر 2001 از حمایت بیدریغ ایالات متحده برخوردار بوده و نیروهای ویژه این کشور تحت آموزش آمریکاییها قرار دارند.
یافتههای کمیسیون تحقیق احتمالا فشارهای موجود بر آرویو را دو چندان خواهد کرد. انتخابات میاندورهای پارلمانی که قرار است در ماه می برگزار شود، ممکن است به موازنه کرسیهای پارلمانی به نفع او پایان دهد.
مخالفان او در پارلمان پیش از این یکبار در سال 2005 میلادی و به دنبال گمانهزنیهایی که از تقلب انتخاباتی حکایت داشت سعی کردند او را استیضاح کنند اما موفق نشدند.
تسویهحساب داخلی یا جوخههای اعدام نظامی؟
مقامات امنیتی فیلیپین تشکیل جوخههای اعدام از سوی ارتش را رد میکنند و این گونه ادعاها را تبلیغات منفی گروههای چپگرا توصیف میکنند که از نقطهنظر آنها پرچمدار دیدگاههای حزب کمونیست فیلیپین هستند که فعالیتش براساس قانون ممنوع اعلام شده است.
در واقع در حالی که ارتش فیلیپین با حمایت مستقیم ایالات متحده دستاندرکار سرکوب شورشیان جنوب فیلیپین است مشاوران آرویو اعتقاد دارند تهدید اصلی که متوجه این کشور است را باید از ناحیه حزب کمونیست و شاخه نظامی آن موسوم به «NPA» دانست که در سراسر کشور ریشه دوانیده است.
در مورد گستره کشتارها هم اختلافنظرهای عمیقی وجود دارد. کاراپاتان که از دیدهبانهای حقوق بشر چپگرا در فیلیپین است از قتل 800 تن از سال 2001 به بعد خبر میدهد اما مقامات دولتی تاکید دارند تعداد فعالان سیاسی به قتل رسیده از چند دهتن فراتر نمیرود.
آلستون از ارائه هرگونه آماری در این رابطه اجتنابکرده اما تاکید میکند آمار قتلها آنقدر بالا رفته که نگرانکننده باشد.
اینکه قتلها واقعا توسط چه جناحی و با چه اهدافی صورت میگیرد یک مسئله است و تاثیری که وقوع آنها بر فضای سیاسی فیلیپین بر جای گذاشته موضوع دیگری است. دولت آرویو در این قتلها دست داشته باشد یا نه بههرحال در مظان اتهام حمایت از جوخههای اعدام قرار گرفته است.
کریستین ساینس مانیتور/ 27 آوریل